دوشنبه ۳۰ دی ۹۸ | ۱۵:۴۴ ۷۴ بازديد
پدر منتظر فرزندش بود؛ منتظر همسرش بود. اما هيچكدام نيامدند. حتما آنها قبل از پرواز با هم صحبت كرده بودند، حتما پدر صداي دختر نازش را شنيده بود؛ حتما با صداي همسرش آرام شده بود. اما گويي اين آرامش لحظه اي بود. لحظاتي ديگر، مادر و فرزند آخرين نفس هايشان را در اين دنيا كشيدند. لحظاتي ديگر داغي بزرگ بر دل پدر نشست. باشد كه اين پدر آرام گيرد! هر چند كه سخت است، اما اين داغي است كه سرنوشت روي دل او گذاشت. باشد كه آرامش پيدا كند.